``` : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    تو سه ماه اخیر، هفت نفر تو همین دانشگاه بهم پیشنهاد دادن که بیشتر با هم آشنا شیم و این حرفا....

    و جواب من به همشون این بود که من براتون احترام زیادی قائلم ولی قصد آشنایی ندارم.‌.‌.

    سعی کردم یه طوری بگم که فکر نکنن دارم خودمو میگیرم یا ازشون خوشم نیومده.....

    چون اونا هم گناه نکردن که اومدن محترمانه خواستشون رو بیان کردن...فقط خواستم یه طوری بهشون بفهمونم که این صرفا یه تصمیم شخصیه و ربطی به این نداره که طرف مقابلم کیه...

    چند روز پیش، یکی به دوستم پیام داد که من از دوستتون خوشم اومده و آیدیشونو میخوام که باهم اشنا بشیم و اینا....

    دوستم اومد بهم گفت....گفتم بهش بگو که قصد اشنایی ندارم و این حرفا....

    پسره بهش گفت حداقل میذاشت حرف بزنیم باهم بعد میگفت نه...من خیلی گشتم که آیدیشو پیدا کنم....

    میدونید؟

    شاید درکش سخته...ولی من الان توانایی نه گفتن به همه چیز و همه کَس رو دارم....

    داشتم برا مامانم تعریف میکردم، گفت حالا چرا همه رو همینطوری رد میکنی؟ آشنا شو باهاشون....شاید خوب باشه یکیشون...چشم بسته نگو نه.... حالا نه که بخوای برا چهار روز خوشگذرونی و رفع تنهایی یکیو کنارت داشته باشی...ولی اگه حس میکنی یکی هست که واقعا خوبه، چرا که نه....مگه آدما چطوری قراره باهم آشنا بشن...اینم یه راهه بالاخره دیگه..کلی از زن و شوهرایی که الان میبینیم، یه زمانی هم کلاسی یا هم دانشگاهی بودن....

    گفتم مامان...من اگه میخواستم محض خوشگذرونی با یکی اوکی شم، خب تا الان هزار بار موقعیتش پیش اومده بود....

    بحث نخواستنه.....نه میخوام ازدواج کنم....نه میخوام با کسی برم تو رابطه....

    و این فقط و فقط مختص خودمه....وگرنه این دوست دختر، دوست پسرایی که کنار هم میبینم، خیلیم به نظرم قشنگن و ذوق میکنم از روابطشون...

    ```...
    ما را در سایت ``` دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : donyayesaghua بازدید : 77 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 14:20